اما در مورد روایت امام سجاد (ع): 1. روایت مرفوعه است. البته چون از حماد نقل شده، اجماع بر این است که او جز صحیح نقل نمی کند. (پس از لحاظ سندی ایراد قابل اعتنایی ندارد) 2. به نظر می رسد این روایت از ساخته های امویان و عباسیان در آن شرایط اختناق باشد تا بزرگان علوی را از فکر قیام منصرف کنند. 3. روایت در صدد بیان حکم شرعی و تحریم و منع و جواز نیست، بلکه اخبار غیبی است بر این که قیام کنندگان از ما، به پیروزی نهایی نمی رسند، گر چه قیامشان نتایج ارزشمندی داشته باشد. 4. ممکن هست سخن امام فقط ناظر به امامان معصوم و جواب به انتظار شیعیان از آن ها بوده است. شیعیان از امامان به خصوص بعد از واقعه کربلا انتظار قیام علیه حکومت داشتند. بر این انتظار اصرار می ورزیدند. امام برای قانع کردن آن ها این امر غیبی را آشکار کرده که اگر امامان قیام کنند،جهت نداشتن یاور کافی و امکانات لازم و نبودن شرایط، به پیروزی نمی رسند و شکست می خورند و بازیچه دشمنان می شوند.(4)

________________

(1) وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، باب 13، باب حکم الخروج بالسیف قبل قیام القائم.

(2) حر عاملی، وسایل الشیعه، چ پنجم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1104 ق، ج 11 ،ص 36.

(3) منتظری، دراسات فی ولایه الفقیه، اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1408 ق، ج 1 ، ص 255-257.

(4) همان ، ص 222-223.

 

منبع : 

سایت پرسمان قرآن


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها